کد مطلب:154149 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:139

مختار مردم کوفه را نوید می دهد
مختار كه وارد شهر شد بهر كس و هر جمعیتی كه می رسید بر آنها سلام می كرد و مژده پیروزی به آنان می داد، ابتداء به مسجد سكون و میدان كنده عبور كرد بر ایشان سلام كرد و گفت: شما را مژده باد به نصرت و پیروزی بر آنچه را كه دوست می دارید، از آنجا عبور كرد و به محله بنی ذهل دبنی حجر رسید در آنجا كسی را ندید زیرا به نماز جمعه رفته بودند، از آنجا كه گذشت و به محله بنی بداء رسید در آن جا عبیدة بن عمرو بدی را ملاقات كرد بر او سلام كرد و گفت: ترا مژده باد به كمك و پیروزی؛ خوشا به حال تو كه عقیده خوبی داری كه خداوند با این عقیده ات هیچ گناهی برایت باقی نخواهد گذاشت و همه آن ها را خواهد آمرزید، از آن جهت این جمله را به او گفت: كه او از دوستان علی بن ابی طالب علیه السلام و مردی شاعر و شجاع نیز بوده است، اما مبتلا به شرب خمر بوده است.

عبید گفت: خدا ترا خوشحال كند، آیا ممكن است این بشارت را برایم شرح دهی مختار گفت: آری شب بمنزل بیا تا برایت بگویم، و این مطلب را به اقوام و قبیله ات نیز برسان كه خدا از ایشان پیمان گرفته او را اطاعت كنند و خون فرزندان انبیاء را خونخواهی كنند.

سپس گفت: از كجا به قبیله بنی هند می روند؟ عبیده گفت: اجازه بده تا ترا راهنمائی كنم او اسب خود را بیرون كشید و سوار شد و با مختار به محله بنی هنه رفتند در آن جا گفت: خانه اسماعیل بن كثیر را نشانم بده، او را جلو خانه اسماعیل بردم و اسماعیل را آواز دادم از خانه بیرون آمد، مختار او را گفت: امشب تو و برادرت و ابوعمرو مرا ملاقات كنید كه آنچه دوست دارید برایتان آورده ام!

از آنجا گذشت به مسجد كوفه رسید جلو باب الفیل شترش را خوابانید و وارد مسجد شد مردم كه مختار را دیدند با یكدیگر می گفتند: مختار برای امر مهمی آمده است نماز جمعه را با جمعیت خواند و سپس بگوشه رفت و نماز عصر را فرادی خواند و از مسجد خارج شد. در راه به جمعیت همدان رسید، ایشان را گفت: خبر خوشی برای شما آورده ام، از ایشان هم گذشت تا وارد خانه خود كه به خانه سلم بن مسیب معروف بود وارد گردید [1] .



[1] طبري 532:7.